شعر ورمان وداستان سرایی

شعر ورمان وداستان سرایی

هرگونه کپی از اشعار وعناوین این وبلاگ با ذکر منبع ونام نویسنده بلا مانع میباشد
شعر ورمان وداستان سرایی

شعر ورمان وداستان سرایی

هرگونه کپی از اشعار وعناوین این وبلاگ با ذکر منبع ونام نویسنده بلا مانع میباشد

نقطه گریز

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

کودک خام خیال

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یامنقذالغد

وانفساغمی بی حضر وبی حد
رفعت الید لک یا منقذ الغد
که خواهم از تو ای یگانه خالق
اکون کالطیر فی القمات حالق
دهی سری به کون بی نیازی
لاواجه نفسٌ تطرح کل قیاسی
مرا صبری دهی مانند مجنون
لأرتاض الصدی بالحب مفتون
اگر رحمت رسد ازتوبه من باز
اجاهدفی سبیل الحب لأجتاز
...
وگر زحکمت رو گرداند خلایق
اقول انی انا من لست لایق

شعراز/صباح آل علی

یادسهراب به خیر
وقتی گفت .............دل خوش سیری چند
با غرورکودکانه
به شعرش خندیدم
درجوابش گفتم دلخوش ارزانیت
من به تو بخشیدم

سهراب قصه ی من چیزی نگفت:
آنچه درمن بودسوال آهسته خفت

... تاکه چرخیدچرخ گردون وفلک

من گذشتم از سالیان کودکی
سرسریهای زمان بچگی

شدم دلمرده در این خمره دار
باهمه هم وغم این روزگار
روبه سهراب وطلب عفو از آن

حالاحرفم با شماست
دل خوش سیری چند............................................

شعراز:صباح آل علی

عشق نافرجام

زعمرخویش همی آید خیالم
که سختی وخوشی ناپایدارند...
که من عمری به بازیچه گریبان
وتو عمری مرا سر در گریبان
نه از عالم خیرآمد ز مستی
نه از افلاک رسد رسم از خود پرستی
... عشق از حال ما رندان ندانند
وزین مستانه جامی نرهانند
من از چشمان مستت طاق گریان
وتودر عشق من مانند طوفان
گریبان گیر عشق نا به فرجام
ز هر جامی رسد زهری بدان جام
اگر این عشق هست لایتناهی
کشم این عمر را من به تباهی ..........


شعر از : صباح آل علی
.